قند

قند جان تا این لحظه 5 سال و 8 ماه و 15 روز تو دل مامانشه

درد یک نفره

دانلود آهنگ رهگذار عمر از داریوش بدن نیمه عریانش به من چسبیده بود و توان اینکه به سرجاش برش گردونمو نداشتم. خیلی وقت میشد از مریم دور بودم. اما لذت اولین بار هنوزم توي ذهنم بود. نفسمو بیرون فرستادم. لباسو از تنش بیرون کشیدمو روي خوابوندمش. نگاهم روي بدنش حرکت کرد. نمیتونستم چشممو از اندام موزونش جدا کنم. نگاهم روي جزء جزء بدن مریم میتابید. سانت به سانت پایین اومد تا رسید به پهلوش. با دیدن پهلوش اخمم توي هم رفت. من این بلا رو سرش آورده بودم؟ دلیل پاهاي لرزونش این کبودي بود؟ دلیل نفسهایی که نصفه نیمه میکشید این کبودي بود؟ میدونستم که به هیچ کس، این کششو نداشتم. بودن کنار مریم ، طاقتمو کم میکرد. اینو از ماجراي استخر فهمیدم. چشمامو بستم. من نمیتونستم با مریم باشم. این حرفی بود که خودم زدم. و چندمین بار بود بخاطر این حرف خودمو لعنت میکردم؟ از جام بلند شدم، تا یه لباس بیارم براش. برهنگی بیش از حدش کار دستم میداد. به سمت میز آرایشش رفتم. خم شدم از توي کشوها لباس براش برداشتم. سرمو بلند کردم که چشمم روي یه کادو ثابت شد. با تردید برش داشتم.خوندن جمله ي روش باعث شد قلبم به درد بیاد" آریا جان سالروز زمینی شدنت مبارك" با عجله بازش کردم، با دیدن ساعت به مریم نگاه کردم. مریم میخواست با من چیکار کنه؟ شونه هام سنگینی میکرد. از عذاب وجدان بود یا ... کلمه اي براي ادامش پیدا نمیکردم. لباس توي دستمو فشردم. من توي این مهمونی به چه فکري بودمو مریم به فکر چی. من میخواستم اونو نابود کنم، من میخواستم آبروشو جلوي همه ببرم، من میخواستم از اون براي اثبات خودم استفاده کنمو مریم... شرمنده شدم. شرمنده ي دخترك بیمار شدم. زیرلب زمزمه کردم: لعنتی! دیوونم کردي لعنتی! بلندتر گفتم: دختر احمق چرا اینکارو کردي؟ چرا شیوا شبیه تو نبود؟ چرا تو شبیه شیوا نیستی؟ چرا همیشه اذیتم میکنی؟ چرا اینقدر وفادار موندي؟ با قدم هایی که دیگه صلابت قدیمو نداشت، پیش مریم برگشتم. کنارش نشستم. لرزش دستم ارادي نبود. گرمایی که هرثانیه بیشتر میشد ارادي نبود. این بار تموم تلاشمو کردم تا کمتر دستم با تنش برخورد داشته باشه.


تاریخ : 18 مهر 1398 - 04:55 | توسط : saharngh | بازدید : 326 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام