قند

قند جان تا این لحظه 5 سال و 8 ماه و 16 روز تو دل مامانشه

بی توجهی در چشمانش

دانلود آهنگ بپاخیزید از داریوش با سردرد شدید چشم باز کردم. تموم بدنم خشکیده بود. اصلا نفهمیدم کی خوابم برد. سر برگردوندمو نگاهی به مریم انداختم. هنوزم خواب بود. با کسالت از جام بلند شدم. با دست دو طرف سرمو فشار دادم، تا شاید از شدت سردردم کم بشه. نزدیکش رفتم، دستمو گذاشتم رو گونه اش. گرم شده بودو رنگش برگشته بود. نفسش منظم شده بودو خوشبختانه تب نداشت. نفسی از روي آسودگی کشیدم. آروم شدم. دیگه بیمار نبود که عذاب وجدان داشته باشم. میموند دلخوریش که اونم با گذشت زمان برطرف میشد. نیازي به عذرخواهی نبود. بود؟ نیازي به اظهار پشیمونی نبود. همین که تموم دیشبو کنارش به صبح رسوندم از سرش زیادم بود. باز هم با یادآوري نگاه ماتم زده ي باربد، خنده اي روي لبام نشست. مریم ناك اوتش کرده بود. اینکه مریم منو به اون پسره بورو وارفته ترجیح داده بود، منو سرشار از شادي کرد. اون فقط براساس تعهدش منو به اون ترجیح داده بود.کم کم لبخند از روي لبم رفت. چطور مریم هنوز به من علاقمند نشده ؟ اوایل میگفتم شاید چهره ي من دلخواهش نباشه. شاید از چهره هاي غربی رو دوست داره اما با بی محلی به باربد فهمیدم اشتباه کردم. یعنی قلبی توي سینه اش داره؟


تاریخ : 18 مهر 1398 - 04:57 | توسط : saharngh | بازدید : 343 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام